دانلود آهنگ بهرام و علی سورنا خون خورشید

دانلود آهنگ بهرام و علی سورنا خون خورشید

دانلود آهنگ بهرام و علی سورنا خون خورشید از آلبوم خون خورشید ، با پخش آنلاین و کیفیت عالی 320 به همراه متن ترانه

Bahram & Ali Sorena _ Khoon Khorshid

دانلود با کیفیت 320


متن آهنگ بهرام و علی سورنا خون خورشید

چکید یه قطره از سقف نگات
توو انعکاس زندان توو چشات
باد زد توو پنجره ها
یه جمع بزرگ انسان توو چشات
حرکت کرد با خیزش خشم
یه تظاهرات امکان توو چشات
ارتش سرما اشکتو کشت
مرد یه کردستان توو چشات
تا طلوع صبح بعد به اعتراف تابید
که خون خورشیدو ریختن غروب قبل
از زمین زرد شد نهال یخ
ولی تو خاکو میخواستی واسه کِشت آزادی
واسه فریاد برهنه مادر
توو روی درهای فولادی
مین خشممون ترکید
چکید رو‌ی سر یه جمع توو انفرادی
ما فریاد زدیم خفگی مرزو
آزادی زندگی یه تنگی زن رو
زمستون و تن بی درخت بود
ننوشتیم خفگی بذر رو
توو کف آسفالتی که داده و سنگ
آغوش آوازه و جنگ
با بوسه عشق تولد جنین آزادی توو قنداق تفنگ
بازاره و جنگ، سر گوشتای تیکه تو سفره
برا زندگی امن با چکش سود
از جنازه ها ساختن قفل طلا
میفروشن به قیمت باج
به قدرت و امنیت
میل به پدر از ترس نبود حماقت فقط
احمق اونه که رو کله شه هیبت تاج
به جاکشان دربار، استبداد مرزها
از موج خروشان، طغیان سرما
ما رو از زخم جنازه هامون تشخیص بدید فردا
واسه تغییر از مبنا، ضد تبعیض و بی پروا

طی کن راهو بده صداتو
زنده کن نگاه‌تو وسط شکست
نفس بکش و مست طی کن حصار تارو
تن لت و پار و این زخم رو برقص
بده به ترس، تن بده به ترک هر منطقه امن
تن بده خطر، بده به دره
بده به رنگ
تن بده به صحنه شکنجه نفس
تن بده به عرصه ای که جنگه
میخونه سرودِ خون
وسط جبر و جنون زور
سپاه ماره رو شونه ضحاک زمون
میکنه ترس و شک از دلش دور
وسط یه مشت گیج و کر و کور
محدود به دغدغه نون
سوا نمیشه کرد دشمن از دوست
ظلمت از نور
زده به زخمش نمک تلویزیون
از چهار تا فصل سهمش فقط زمستونه
حذف شده تنش از صحنه شهر
واسه وجود می زنه پارچه سر چوب
میریزه توو، میزنه بیرون
از هر چی بند و بار گریزون
میسازه از بدنش پلاکارد
میسازه از موهاش تریبون
اون کابوس عُرفه
پایان سلطه خطبه توو نماز جمعه
دختر آبی شعله ظلمه
روشن شده فضا از سوختن جرمش
اونه یه تنه با قلب بزرگش
می گیره کل قدرت رو به سخره
رخ میده به این شطرنج بی مهره
که توو هر خونه موهای شب رو میبُره
خون مهتاب سر سفره
پخش میشه بین اشراف سَر قله
همه چی فرو میره از سَر گنده
بازی ساده ست هرکی زودتر بگه بله برده
شده پُر خون پر عقده
تووی این دهنای اسلحه خورده
ایمان زنجیره گردن مؤمن
نقطه! سر خطی یا ته جمله ها؟
رسانه ها همه زردن
تیترا میگن کلیکم کلیکم کن کلیک
واسه مبارزه مون میفروختن بلیط
توده ها شو میخوان توو این درگیری
به نظر شما اینا داره تاثیری؟
یا سیاست یه سرگرمیه سر پیری؟
بچه ها خوشحالن با خبر تعطیلی
زنده هام شلاق و چند سالی تعزیری
هی آبادی مسموم برج بلند تو اوج تباهی بود
پوچی هر چه بخواهی بود
حیفه این همه ماهی معصوم که توو رود تو مُرد
تا که سرخ بشه آبی تون
حیفه شعری که کردم از پرده پاره گوشهای شهرتون آویزون
حیف!

اما ما نمیریم از بین اینو قول میدم بهت
عذامونو می کنیم عید اینو قول میدم بهت
نمی دونم کجا و کی، با کیا و چطوری
اما تهش نمیگیم حیف، اینو قول میدم بهت
اما ما نمیریم از بین اینو قول میدم بهت
عذامونو می کنیم عید اینو قول میدم بهت
نمی دونم کجا و کی، با کیا و چطوری
اما تهش نمیگیم حیف، اینو قول میدم بهت

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا